[بچه ها یکم تو پارت قبلی آخرشو تغییر دادم چک بشه ]

بامداد خانوادگی/۲
بورا: عالی
یوجین: هانوولل کدوم گورییهه
بورا: با دوستاش بیرونه
یوجین: چرا گزاشتی بره؟؟ فردا امتحان داره
بورا: امتحان خودشو گند میزنه
ایزول: بیاین شام بریم بیرونن
بورا: دور منو خط بکشین
ایزول: چراا
بورا: من از دیشب نخوابیدم
ایزول: نمیشهه باید بیای
بورا: میگم نمیتونم عه
-زنگ خونه میخوره
-یوجین باز می‌کنه
یوجین: چه عجب کدوم گوری بودی فردا خیرسرت امتحان داری
هانول: میخونمم
یون سوک: برو داخل دیگهه
هانول: بزاااا کفشام در بیارم
یوجین: تو کجا بودی
یون سوک: به شماهم باید جواب پس بدم
یوجین: خیر
یون سوک: پ ببند
یوجین:گی نخور بابا
-هانول میاد داخل
-یون سوک هم میاد
ایزول: شام میریم بیرون آماده شینن
هانول: عهه
یوجین: ولی تو نمیایی
هانول:برو بابا اونوقتت چرا؟؟
یوجین: فردا صفر بشی خوبهه؟؟
یون سوک: چقد غر میزنی تو
یون سوک: شب میاد میخونه دیگهه
ایزول: من میرم لبااس عوض کنمم
-می‌ره تو اتاق
یوجین: یون سوک ببند دره اون طویله رو (منظور دهنشه)
هانول: خیلی دلم میخواد الانن بیام بزنم تو صورتتت و میزنممم
-هانول با مشت میزنه تو دماغش
یوجین: هانوللللل(داد)
یوجین: توله سگگ
یون سوک که داره پاره میشه میگه: محکم تر میزدیی
هانول: راستت میگیی
هانول میزنه تو گوشش فرار می‌کنه تو آشپز خونه یوجین می‌ره ی لیوانو پر آب می‌کنه می‌ریزه رو سرش
هانول: جیغغغغغغغ
یون سوک: 😂😂😂😂(درحال جر خوردن شدن)
یوجین: ی بار دیگه بخندی همین لیوانو میکنم تو(ادامشو نمیگه)
هانول: چییییییییییییییییییییی(دااااااددد جیغغغغغ)
ایزول میاد تو حال: چههمرگتونهههههههه چرااا اینقد داددد میزنیننننننن(دااااااددد)
یون سوک: تووو خودتتتتت داریییی دادددد میزنییییی(داااد)
-بورا میاد تو آشپز خونه
بورا: بخدا ی بار دیگه داد بزنین
بورا: میخوام بخوابم جیغغغغغغغغغغغغ
هانول: 😐
-جمع سکوت میشه
-می‌ره تو اتاقش درم میکوبه
هانول رو به ایزول: پریوده؟(لب خونی)
ایزول: من چه میدونمممم ههعع بریم دیگهه